احكام حج
مسأله 2099 ـ حجّ، زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالى است كه دستور دادهاند در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر كسى كه داراى شرايط ذيل باشد، يك مرتبه واجب مىشود:
اوّل: بالغ باشد.
دوم: عاقل و آزاد باشد.
سوم: بواسطه رفتن به حج مجبور نشود كار حرامى كه ترك آن اهمّيتش در شرع از حج بيشتر است انجام دهد، يا عمل واجبى را كه از حج مهمتر است ترك نمايد.
چهارم: مستطيع باشد، و مستطيع بودن به چند چيز است:
اوّل: آن كه توشه راه و چيزهايى را كه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و نيز وسيله سوارى را دارا باشد يا مالى كه بتواند آنها را تهيه كند داشته باشد.
دوم: توانايى آن را داشته باشد كه بتواند مكّه رود و حج را بجا آورد.
سوم: در راه مانعى از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد، يا انسان بترسد كه در راه، جان يا آبروى او از بين برود، يا مال او را ببرند، حج بر او واجب نيست ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود، اگرچه دورتر باشد، بايد از آن راه برود.
چهارم: به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد.
پنجم: مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچّه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مىدانند داشته باشد.
ششم: بعد از برگشتن، راه درآمدى براى معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود به زحمت زندگى كند.
مسأله 2100 ـ نداشتن خانه ملكى مانع از وجوب حج نيست؛ مگر آن كه به واسطه نداشتن خانه ملكى در حرج و مشقّت قرار گيرد.
مسأله 2101 ـ زنى كه مىتواند مكّه برود، اگر بعد از برگشتن از خودش مال نداشته باشد و شوهرش هم مثلاً فقير باشد و خرجى او را ندهد و ناچار شود كه به سختى زندگى كند، حج بر او واجب نيست.
مسأله 2102 ـ اگر كسى توشه راه و وسيله سوارى نداشته باشد و ديگرى به او بگويد حج برو، من خرج تو و عيالات تو را در موقعى كه در سفر حج هستى مىدهم در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه خرج او را مىدهد حج بر او واجب مىشود، اگر چه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد؛ مگر اينكه پذيرفتن آن موجب منّت يا ضرر يا مشقّت غيرقابل تحمّلى شود.
مسأله 2103 ـ اگر مخارج رفتن و برگشتن و مخارج عيالات كسى را در مدّتى كه مكّه مىرود و برمىگردد به او ببخشند و با او شرط كنند كه حج كند، اگر چه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد بنابر احتياط واجب بايد قبول كند و حج بر او واجب مىشود؛ امّا اگر وقت پرداخت بدهى رسيده باشد و طلبكارها مطالبه كنند و در صورت نرفتن به حج قدرت پرداختن دين را داشته باشد، حج بر او واجب نيست.
مسأله 2104 ـ اگر مخارج رفتن و برگشتن و مخارج عيالات كسى را در مدّتى كه مكّه مىرود و برمىگردد به او بدهند و بگويند حج برو، ولى ملك او نكنند، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه از او پس نمىگيرند، حج بر او واجب مىشود.
مسأله 2105 ـ اگر مقدارى مال كه براى حج كافى است به كسى بدهند و با او شرط كنند كه در راه مكّه خدمت كسى كه مال را داده بنمايد، لازم نيست قبول كند؛ ولى اگر قبول كرد حج بر او واجب مىشود.
مسأله 2106 ـ اگر مقدارى مال به كسى بدهند و حج بر او واجب شود، چنانچه حج نمايد، هرچند بعداً مالى از خود پيدا كند، ديگر حج بر او واجب نيست. اگر براى تجارت مثلاً تا جَدّه برود و مالى به دست آورد كه اگر بخواهد از آنجا به مكّه رود مستطيع باشد، بايد حج كند و در صورتى كه حج نمايد، اگرچه بعداً مالى پيدا كند كه بتواند از وطن خود به مكّه رود، ديگر حج بر او واجب نيست.
مسأله 2107 ـ اگر انسان اجير شود كه از طرف كسى ديگر حج كند، چنانچه خودش نتواند برود و بخواهد ديگرى را از طرف خودش بفرستد، بايد از كسى كه او را اجير كرده اجازه بگيرد.
مسأله 2108 ـ اگر كسى مستطيع شود و مكّه نرود و فقير شود، بايد اگرچه به زحمت و قرض باشد بعداً حج كند، و اگر به هيچ قسم نتواند حج برود، چنانچه كسى او را براى حج اجير كند، بايد به مكّه رود و حج كسى را كه براى او اجير شده بجا آورد و تا سال بعد در صورت امكان در مكّه بماند و براى خود حج نمايد. ولى اگر ممكن باشد كه اجير شود و اجرت را نقد بگيرد و كسى كه او را اجير كرده راضى شود كه حجّ او در سال بعد بجا آورده شود، بايد سال اوّل براى خود و سال بعد براى كسى كه اجير او شده حج نمايد.
مسأله 2109 ـ اگر در سال اوّلى كه مستطيع شده به مكّه رود و در وقت معيّنى كه دستور دادهاند به عرفات و مشعر الحرام نرسد، چنانچه در سالهاى بعد مستطيع نباشد حج بر او واجب نيست. ولى اگر از سالهاى پيش مستطيع بوده و نرفته اگرچه به زحمت باشد بايد حج كند.
مسأله 2110 ـ اگر در سال اوّلى كه مستطيع شده حج نكند و بعد بواسطه پيرى يا مرض و ناتوانى نتواند حج نمايد و نااميد باشد از اين كه بعداً خودش حج كند، بايد ديگرى را از طرف خود بفرستد، ولى اگر در سال اوّلى كه به قدر رفتن حج مال پيدا كرده، به واسطه پيرى يا مرض يا ناتوانى نتواند حج كند، احتياط مستحب آن است كسى را از طرف خود بفرستد كه حج نمايد.
مسأله 2111 ـ كسى كه از طرف ديگرى براى حج اجير شده، بايد طواف نساء را از طرف او بجا آورد و اگر بجا نياورد، زن بر آن اجير حرام مىشود.
مسأله 2112 ـ اگر طواف نساء را درست بجا نياورد يا فراموش كند، چنانچه در بين راه يا بعد از مراجعت به وطن، يادش بيايد، بايد در صورت امكان دوباره برگردد و آن را انجام دهد و در صورت عدم تمكّن از بازگشت خودش، ديگرى را براى انجام آن نايب بگيرد تا زن بر او حلال شود.